سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه مرد با ایمان برادر خود را خشمگین ساخت ، میان خود و او جدائى انداخت . [ گویند : حشمه و أحشمه ، چون او را بخشم آورد . و گفته‏اند شرمگین شدن و خشم آوردن را براى او خواست . و آن گاه جدائى اوست ] . [ و اکنون هنگام آن است که گزیده‏هاى سخن امیر مؤمنان علیه السّلام را پایان دهیم ، حالى که خداى سبحان را بر این منّت که نهاد و توفیقى که به ما داد سپاس مى‏گوییم . که آنچه پراکنده بود فراهم کردیم و آنچه دور مى‏نمود نزدیک آوردیم . و چنانکه در آغاز بر عهده نهادیم بر آنیم که برگهاى سفید در پایان هر باب بنهیم تا آنچه از دست شده و به دست آریم در آن برگها بگذاریم . و بود که سخنى پوشیده آشکار شود و از آن پس که دور مینمود به دست آید . و توفیق ما جز با خدا نیست . بر او توکل کردیم و او ما را بسنده و نیکوکار گزار است . و این در رجب سال چهار صد از هجرت است و درود بر سید ما محمد خاتم پیمبران و هدایت کننده به بهترین راه و بر آل پاک و یاران او باد که ستارگان یقین‏اند . ] [نهج البلاغه]

لبخند

ارسال‌کننده : در : 89/8/29 2:39 عصر

کاش می شد اشک را تهدید کرد ............ فرصت لبخند را تمدید کرد

کاش می شود در غروب لحظه ها ......... لحظه ای دیدار را تمدید کرد )
(زندگی زیباست ای زیبا پرستان .................. زنده اندیشان به زیبای رسیدن)
(کاش می شد با تو تا خورشید رفت ................ یاد تو را در چشم مهتاب دید
غنچه های رنگ رنگ خنده را ................ از بهارسرخ لبهای تو دید
کاش می شود قصه ای مهر تورا ................ در کتاب زندگی افسانه کرد




کلمات کلیدی :