سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، زندگانی اسلام و ستون ایمان است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

مجاهد نستوه

ارسال‌کننده : در : 89/9/18 3:55 عصر

 


من آن مجاهد نستوه خردسال اسیرم

که شمع محفل آزادگى ات روی منیرم

پیام خون خدا خیزد از زبان خموشم

که سید الشهداء  را به شهر شام سفیرم

رخم کبود ز سیلى به چشم دوست چراغم

قدم کمان ز فراق و به قلب خصم چو تیرم

پناه هفت سپهرم، که گفت دخت یتیمم؟

شفیعه دو سرایم، که خوانده طفل صغیرم؟

عزیز فاطمه هستم ز عزتم نشود کم

اگر چه در دل شب گوشه خرابه بمیرم

چه باک اگر به سنگم زنند،‌ نخلم کمالم

چه غم زسلسله روبهان ، که دختر شیرم

مرا به شام نبینید در لباس اسارت

که تا خداست خدا ، بر تمام خلق امیرم

پیام آور خون شهید تا صف حشرم

ز سیدالشهداء باشد این مقام خطیرم

عدو به چشم حقارت نظاره کرد به حالم

خبر نداشت که حتی فرشته نیست نظیرم

یزید داد مرا جا به روی خاک خرابه

به عزم آن که شمارد میان خلق ، حقیرم

کجاست تا نگرد در همین خرابه زعزت

پناه طفل صغیر و مطاف شیخ کبیرم؟

به سن کوچک من منگرید کامدم این جا

نه دست زائر خود، بلکه دست خلق بگیرم




کلمات کلیدی :