به سوی کربلا
ای خمیره تو از"هو"، ای قتیـل در محــرم از غم تو شعله ور شد گنبـــد عتیق عالــم
طبل و سنج می نوازند لیل و النهار، درعرش حضرت مسیح رفته است بر صلیب نوحه و غم
می رسد به ناکجاها نوحه خوانی ملائک سینه می زند پیمبر، اشـک می فشاند آدم
کربلا ! دگر تو در خویش خونی از خدا نداری گمشده گل من و تو، گم شده گل دو عالم
دجله و فرات! اسمی ذکر صبح و شام من شد ای حسین اسم من باش، ای حسین؛ اسم اعظم!
دل به سوی کربلا شد ناگهان، تبارک الله! ما طفیـل عشــق اوییــم صــل آله و سلــم
کلمات کلیدی :