حرفش را نزن
رفتنت آغاز ویرانیست حرفش را نزن
ابتدای یک پریشانی است حرفش را نزن
گفته بودی چشم بردارم من از چشمان تو
چشمهایم بی تو بارانی است حرفش را نزن
آرزو داری که دیگر برنگردم پیش تو
راهمان با اینکه طولانی است حرفش را نزن
دوست داری بشکنی قلب پریشان مرا
دل شکستن کار آسانیست حرفش را نزن
عهد کردی با نگاه خستهای محرم شوی
گر نگاه خستة ما نیست حرفش را نزن
خوردهای سوگند روزی عهد ما را بشکنی
این شکستن نامسلمانیست حرفش را نزن
حرف رفتن میزنی وقتی که محتاج توأم
رفتنت آغاز ویرانیست حرفش را نزن
کلمات کلیدی :