سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسا کس که بامدادى را دید و به شامگاهش نرسید ، و بسا کس که در آغاز شب بر او رشک بردند و در پایان آن نوحه کنانش گریستند و دریغ خوردند . [نهج البلاغه]

در انتظار یک صدا

ارسال‌کننده : در : 89/8/29 2:46 عصر

الو سلام
منزل خداست؟
این منم مزاحمی که آشناست
هزار دفعه این شماره را دلم گرفته است
ولی هنوز پشت خط در انتظار یک صداست
شما که گفته اید پاسخ سلام واجب است
به ما که می رسد ، حساب بنده هایتان جداست؟
الو
دوباره قطع و وصل تلفنم شروع شد
خرابی از دل من است یا که عیب سیم هاست؟
چرا صدایتان نمی رسد کمی بلند تر
صدای من چطور؟ خوب و صاف و واضح و رساست؟
اگر اجازه می دهی برایت درد دل کنم
شنیده ام که گریه بر تمام دردها شفاست
دل مرا بخوان به سوی خود تا که سبک شوم
پناهگاه این دل شکسته خانه ی شماست
الو ، مرا ببخش ، باز هم مزاحمت شدم
دوباره زنگ می زنم ، دوباره ، تا خدا خداست
دوباره ...
تا خدا خداست...




کلمات کلیدی :

عشق

ارسال‌کننده : در : 89/8/29 2:45 عصر


 

 

 

Love




کلمات کلیدی :

گریه

ارسال‌کننده : در : 89/8/29 2:42 عصر




کلمات کلیدی :

لبخند

ارسال‌کننده : در : 89/8/29 2:39 عصر

کاش می شد اشک را تهدید کرد ............ فرصت لبخند را تمدید کرد

کاش می شود در غروب لحظه ها ......... لحظه ای دیدار را تمدید کرد )
(زندگی زیباست ای زیبا پرستان .................. زنده اندیشان به زیبای رسیدن)
(کاش می شد با تو تا خورشید رفت ................ یاد تو را در چشم مهتاب دید
غنچه های رنگ رنگ خنده را ................ از بهارسرخ لبهای تو دید
کاش می شود قصه ای مهر تورا ................ در کتاب زندگی افسانه کرد




کلمات کلیدی :

مردن

ارسال‌کننده : در : 89/8/29 2:37 عصر

 

روی قبرم بنویسید مسافر بوده است*
*بنویسید که یک
مرغ مهاجر بوده است

*بنویسید زمین کوچه ی سرگردانیست*
*او در این معبر پرحادثه عابر بوده است
*

*صفت
شاعر اگر همدلی و همدردیست*
*در رثایم بنویسد که شاعر بوده است
*

*بنویسید اگر
شعری ازاو مانده بجای*
*مردی از طایفه ی
شعر معاصر بوده است*

*مدح گویی و ثنا خوانی اگر دین داریست
*
*بنویسید در این مرحله کافر بوده است
*

*
غزل هجرت من را بنویسید همه جا*
*روی قبرم بنویسیدمهاجر بوده است

 

 




کلمات کلیدی :

حرفش را نزن

ارسال‌کننده : در : 89/8/29 2:30 عصر

رفتنت آغاز ویرانیست حرفش را نزن
ابتدای یک پریشانی است حرفش را نزن

گفته بودی
چشم بردارم من از چشمان تو
چشمهایم بی تو بارانی است حرفش را نزن

آرزو داری که دیگر برنگردم پیش تو
راهمان با اینکه طولانی است حرفش را نزن

دوست داری بشکنی قلب پریشان مرا
دل شکستن کار آسانیست حرفش را نزن

عهد کردی با نگاه خسته‌ای محرم شوی
گر نگاه خستة ما نیست حرفش را نزن

خورده‌ای سوگند روزی عهد ما را بشکنی
این شکستن نامسلمانیست حرفش را نزن

حرف رفتن می‌زنی وقتی که محتاج توأم
رفتنت آغاز ویرانیست حرفش را نزن




کلمات کلیدی :

شعر تازه

ارسال‌کننده : در : 89/8/29 2:28 عصر

یک شعر تازه دارم ، شعری برای دیوار
شعری برای بختک ، شعری برای آوار
تا این
غبار می مرد ، یک بار تا همیشه
باید که می نوشتم ، شعری برای رگبار
این شهر واره زنده است ،اما بر آن مسلط
روحی شبیه چیزی ، چیزی شبیه مردار
چیزی شبیه لعنت ، چیزی شبیه نفرین
چیزی شبیه نکبت ، چیزی شبیه ادبار
در بین خواب و مرداب ، چشم و دهان گشوده است
گمراهه های باطل ،بن بست های انکار
تا مرز بی نهایت ، تصویر خستگی را
تکرار می کنند این ، آیینه های بیمار
عشقت هوای تازه است ، در این قفس که دارد
هر دفعه بوی تعلیق ، هر لحظه رنگ تکرار
از
عشق اگر نگیرم ، جان دوباره ،من نیز
حل می شوم در اینان این جرم های بیزار
بوی تو دارد این باد ،وز هفت برج و بارو
خواهد گذشت تا من ، همچون
نسیم عیار




کلمات کلیدی :

عاشق

ارسال‌کننده : در : 89/8/29 2:27 عصر

گر دنیای ما دنیای سنگ است بدان سنگینی سنگ هم قشنگ است اگر دنیای ما دنیای درد است بدان عاشق شدن از بحررنج است اگر عاشق شدن پس یک گناه است دل عاشق شکستن صد گناه است




کلمات کلیدی :

چشمت

ارسال‌کننده : در : 87/9/28 5:41 صبح

ز چشمت اگر چه دورم هنوز....پر از اوج و عشق و غرورم هنوز
اگر غصه بارید از ماه و سال....به یاد گذشته صبورم هنوز
شکستند اگر قاب یاد مرا.....دل شیشه دارم بلورم هنوز
سفر چاره دردهایم نشد..... پر از فکر راه عبورم هنوز

 




کلمات کلیدی :

محمد

ارسال‌کننده : در : 87/9/28 5:40 صبح

هنوز در به در کوچه های خاطره ام / هنوز اسم تو مانده گوشه حنجره ام /هنوز مثل نخستین نگاه عاشق تو / در انحصار غم عشق در محاصره ام


کلمات کلیدی :

<      1   2   3      >